موسیقی
موسیقی به هر نوا و صدایی گفته میشود که شنیدنی و خوشآیند باشد و انسان یا موجودات زنده را دچار تحول کند. موسیقی بیان احساسات انسان است به وسیله اصوات. موسیقی هنری است دارای نوا و سکوت. ارائهٔ تعریف آکادمیک موسیقی موضوعی است که برای قرنها مورد بحث و کشمکش صاحب نظران بودهاست. همچنان هیچ تعریفی از موسیقی وجود ندارد که مورد قبول همهٔ اهل این هنر باشد. طبق یکی از پذیرفتهشدهترین این تعاریف، موسیقی به اصواتی گفته میشود که آگاهانه تولید شوند.
ریشهیابی واژه موسیقی
واژه موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمه Mousika و مشتق از کلمه Muse میباشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان میباشد.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیله آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوش آیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
تعاریف گذشتگان درباره موسیقی
پیشینیان موسیقی را چنین تعریف کردهاند: معرفت الحان و آنچه التیام الحان بدان بود و بدان کامل شود. ارسطو موسیقی را یکی از شاخههای ریاضی میدانسته و فیلسوفان اسلامی نیز این نظر را پذیرفتهاند، همانند ابن سینا که در بخش ریاضی کتاب شفا از موسیقی نام بردهاست ولی از آنجا که همه ویژگیهای موسیقی مانند ریاضی مسلم و غیرقابل تغییر نیست، بلکه ذوق و قریحه سازنده و نوازنده هم در آن دخالت تام دارد، آن را هنر نیز میدانند. در هر صورت موسیقی امروز دانش و هنری گستردهاست که دارای بخشهای گوناگون و تخصصی میباشد.
صدا در صورتی موسیقی نامیده میشود که بتواند پیوند میان اذهان ایجاد کند و مرزی از جنس انتزاع آن را محدود نکند.
تقسیم بندی موسیقی
موسیقی به دو بخش تقسیم میشود:
- موسیقی ضربی
- موسیقی بی ضرب
موسیقی ضربی به موسیقیهایی گفته میشود که دارای وزن باشد مانند آهنگهایی که برای رقص ساخته شده باشد؛ پیش در آمد، مارش و غیره. موسیقی بی ضرب آن است که دارای وزن معین و معلومی نباشد که بهترین نمونه آن آوازهای موسیقی ایرانی میباشد.
حکم موسیقی در اسلام
در اسلام، نواختن و شنیدن موسیقی غنایی، و آموختن و دادوستد ساز به نیت اجرای موسیقی غنایی حکمهایی دارد که برخی بخش بزرگی و برخی بخش بسیار کوچکی را حرام میدانند.
محمد در الکافی، ج 6، ص 432; الوافی، ج 17، صص 210 - 211; وسائل الشیعه، ج 17، ص 313 می فرماید: «انهاکم عن الزفن والمزمار وعن الکربات والکبرات»
به این معنی که: شما را از بازی دف ، ساز و نی، نرد و دایره و طبل و تنبور باز می دارم .» منبع
موسیقی غنایی به موسیقی ای گفته میشود که مستمع به حالی درآید که قدرت
تعقل از او سلب شده و احساسات بر او به گونه ای مستولی شود که نداند چه می
اندیشد و یا چه میکند.اگر چه انسان را مثلا به یاد خدا اندازد.تشخیص موسیقی
غنایی به عهده فرد مستمع است. بیساری از فقها بجز موسیقی غنایی را حلال و
جایز میدانندکه بخش بزرگی از آن را شامل میشود.امروزه در رادیوهای ایران
واز جمله رادیو نوا موسیقی و ترانه جایگاه فاخری دارد.
جعفر صادق می فرماید: هرگاه در منزل شخصی چهل روز آلات موسیقی بنوازند و مردان ديگر به آن منزل وارد بشوند، شيطانی به نام قفندر بر روی بدن صاحب منزل چنان می نشيند که هر عضوی روی عضو مثل خود قرار مي گيرد. و نفسی بر بدن صاحب منزل مي دمد که ديگر غيرت از او سلب مي شود به طوريکه اگر به ناموسش هم تجاوز نمايند غيرتش به جوشش و حرکت در نمی آيد و اهميت نمی دهد.
موسیقی در جمهوری اسلامی
در زمان پيروزی انقلاب اسلامی و روي کار آمدن حکومت دينی، به طور علنی با بسياری از نوع ترانه و آهنگ سازی مخالفت شديد شد، به گونه ای که آموزش ساز و نواختن موسيقی با مشکلات فراون توام بود. حتی کسی اجازه نداشت با ساز خود وارد مکان ها عمومی شود، چرا که در صورت مشاهده، ساز فرد خاطی ضبط شده و یا آن را شکسته و خود او را هم مجرم می شناختند. در آن برهه حتی ویدئو و نوار کاست و فیلم های ویدئویی به شکلی که با ترانه و موسیقی مرتبط بود تخلف محسوب شده و با فرد خاطی برخورد می شد.
اما پس از گذشت حدود یک دهه از انقلاب اسلامی مواضع سران حکومت و دستگاه های فرهنگی و اجرایی در خصوص موسیقی تعدیل شد.
روانشناسی
از نظر روانشناسان موسیقی برای کنترل عواطف انسانی نیز میتواند استفاده شود اگر چه زیانهای بسیاری نیز برای آن برشمرده شده است.در اسلام بدلیل اهمیت انسان به مثابه لطیفه ربانیه مسلمانان آگاه، موسیقی را به عنوان دارویی قلمداد میکنند که نباید بدون دستور پزشک و بدون دانایی از تاثیرات آن در عواطف و روحیات مصرف شود زیرا ممکن است منجر به تاثیرات مخربی شود. موسیقی غیر غنا در اسلام بسیار اهمیت دارد، تا جایی که بسیاری از بزرگان اسلام به دستگاههای موسیقی به خوبی تسلط داشتهاند.